دندون های سوم و چهارم ترنم
ترنمم، عروسک مامان ، الهی که مامان فدای چشای خوشگلت بشه دخترم . نمی دونی چقدر خوشحالم آخه دو تا مروارید خوشگل دیگه توی دهان دختر خوشگلم جوونه زدند دیشب در کمال ناباوری دیدم که دندون بالایی هاتم نیش زدند . خیلی هیجان انگیز و خوشگل بودند وقتی دیدمشون کلی جیغ زدم از خوشحالی و باباتو صدا زدم که بیاد ببینه تو هم با تعجب نگاهمون می کردی که چی شده ما این کارهارو می کنیم بابا هم کلی خوشحال شد و قربون صدقت رفت . خیلی خوشحالم مامان جونم که روز به روز شاهد بزرگ شدن و رشدت هستیم . اولین دندونهات توی نه ماهگی درومدند . از پنج شش ماهگی لثه هات می خاریدند و اذیتت می کردند ولی از دندون های خانم گلم خبری نبود تا اینکه در نه ماهگی سرو کلشون پیدا شد منم واست آش دندونی درست کردم و چند تا کاسه واسه همسایه ها بردم بقیه اش هم بردیم خونه مامانی همه با هم خوردیم خاله زهره اینها و دایی هادی اینها هم اومده بودند خونه مامانی . آخه مامانی هم همون روز آش پشت پای دایی حسام رو که رفته بود سربازی پخته بودند همه از آش دندونیت تعریف کردند و گفتند خیلی خوشمزه بوده . دوست داشتم واسه هر دندونی که در میاری واست آش بپزم و مهمونی بگیرم خیلی خوشحالم دختر گلم الهی مامان جونم هزار ساله بشی نفسم . الان دوشنبه 22 مهر 92 دختر گلم چهار تا دونه دندون خوشگل داره الهی فدات شم .
مامان جونم این عکسهای آش دندونیته واسه دوتا دندون پایینی که درآورده بودی .
اینجا نه ماهه بودی گلم.
اینم عکس یک سالگیت و دندونهای بالایی
بمیرم نور فلش زد توی چشمای قشنگت چشماتو بستی
بهترین لحظات عمرم وقتیه که نگاه به قد و بالای تو می کنم و شاهد بزرگ شدن و سلامتیتم . ترنمم، دختر گلم، عاشقانه دوستت دارم