ترنم اطهری ترنم اطهری ، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 11 روز سن داره

دختر گلم ترنم

شب نشینی

1392/7/28 1:32
نویسنده : مامان زیبا
202 بازدید
اشتراک گذاری

دیشب بابای گلناز و ابوالفضل، همسایه بالایی مون، از سفر برگشته و من و بابا تصمیم گرفتیم امشب بریم دیدنشون . وقتی رفتیم همکار من آقای عرشیا که می شه همسایه بغلی گلناز اینها هم با خانمش اونجا بودند . یه شب نشینی ساده و صمیمی با همسایه ها خیلی خوش گذشت. مامان ابوالفضل واسه تولدش یه کامیون بزرگ خریده بود که ابوالفضل تورو سوار کامیونش کرده بود و می چرخوند تو هم کلی ذوق می کردی و با لبخند رضایت ابراز خوشحالی می کردی. دختر گلم کلی با ابوالفضل و گلناز بازی کردی . یه کوچولو هم شیطونی کردی و به مجسمه ها و گلهاشون دست می زدی و بابای گلناز بغلت می کرد که خرابکاری نکنی وقتی هم که وسایل پذیرایی اومد وسط رفتی سراغ میوه و شکلات و چایی که یکی یکی از جلوت برداشته می شدند . بابای گلناز بهت می گه عروس خوشگلم و وقتی سوار کامیون بودی می گفت ترنم از پشت نیسان خوشش میاد واسش نیسان می خرم منم در جواب گفتم یادتون باشه دختر من باید پشت قبالش زمین و خونه و ویلا باشه من دخترمو الکی شوهر نمی دم خلاصه کلی اینجوری شوخی کردند ولی لابه لای این شوخی ها من همیشه به آینده تو فکر می کنم و برات آرزوی خوشبختی دارم نگرانم و این طبیعیه آخه من یه مادرم الهی فدات شم امیدوارم خوشبخت بشی به خودم قول دادم که یک دختر قوی از تو بسازم که توی انتخابت هم اشتباه نکنی و الکی به کسی دل نبندی و با چشم باز همسر آیندتو انتخاب کنی اما از خدا هم می خواهم که خودش عاقبت بخیرت کنه و خوشبختت کنه تا زیر سایه پدر و مادر باشی و یک همسر خوب گیرت بیاد و سعادتمند بشی . خلاصه آخر شب ساعت 1 اومدیم خونه و از زمان خوابت گذشته بود واسه همین خیلی زود ، تا لباسهات و پوشکتو عوض کردم یه کوچولو شیر خوردی و خوابت برد .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)